آرام بخش دارویی که بدون اثر گذاشتن بر روی هوش و حافظۀ افراد باعث تغییر حالت عاطفی فرد و آرامش و تسکین درد او بشود، مسکن، آرام دهنده، آرامش دهنده، آرام ده ادامه... دارویی که بدون اثر گذاشتن بر روی هوش و حافظۀ افراد باعث تغییر حالت عاطفی فرد و آرامش و تسکین درد او بشود، مُسکن، آرام دهنده، آرامش دهنده، آرام ده فرهنگ فارسی عمید
آرام بخش آرامش بخش، تسکین دهنده، تسلابخش، قراربخش، مسکن ادامه... آرامش بخش، تسکین دهنده، تسلابخش، قراربخش، مسکن فرهنگ واژه مترادف متضاد
آرام بخشآرام بَخش sakinleştirici, uyutucu ادامه... sakinleştirici, uyutucu تصویر آرام بخش دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
آرام بخشآرام بَخش سکون بخش , نیند لانے والا ادامه... سکون بخش , نیند لانے والا تصویر آرام بخش دیکشنری فارسی به اردو
آرام بخشآرام بَخش শান্তিদায়ক , ঘুমঘোরানো ادامه... শান্তিদায়ক , ঘুমঘোরানো تصویر آرام بخش دیکشنری فارسی به بنگالی
آرام بخشآرام بَخش शान्तिदायक , सोने लायक ادامه... शान्तिदायक , सोने लायक تصویر آرام بخش دیکشنری فارسی به هندی
آرام بخشآرام بَخش บรรเทา , ทำให้หลับ ادامه... บรรเทา , ทำให้หลับ تصویر آرام بخش دیکشنری فارسی به تایلندی
آرام بخشآرام بَخش calmante, adormecedor ادامه... calmante, adormecedor تصویر آرام بخش دیکشنری فارسی به اسپانیایی
آرام بخشآرام بَخش uspokajający, kojący ادامه... uspokajający, kojący تصویر آرام بخش دیکشنری فارسی به لهستانی
آرام بخشآرام بَخش успокаивающий , убаюкивающий ادامه... успокаивающий , убаюкивающий تصویر آرام بخش دیکشنری فارسی به روسی